in

مطالبي از بلوچستان

Dear stomach, you are bored, not hungry!

کتیبه داریوش هخامنشی و بلوچستان
کتیبه داریوش هخامنشی و بلوچستان

بلوچ و جایگاه بلوچان

بلوچستان به معنی سرزمین بلوچھا است واقوام زیادی در این بلوچستان زندگی می کنند وبلوچستان به عنان یکی از ساتراپی های هخامنشیان دارای قدمت طولانی است که اکنون به مختصری از این فرهنگ می پردازم.:

کتیبه داریوش هخامنشی و بلوچستان:

نام بلوچستان در كتيبه هاي ميخي داريوش بر بيستون و تخت جمشيد “مكا” يا “مكران” ضبط شده و از آن به عنوان استان چهاردهم امپراطوري هخامنشي نام برده شده است (سده ششم پيش از ميلاد مسيح). يونانيان باستان در مورد بلوچهاي مكران (بلوچستان ) مطالب بسيار زيادي نوشته اند.

اهورامزدا و بلوچستان:

به خواست اهورامزدا این است شهرهایی که من جدا از پارس متعلق به ایران کردم . بر آنان حکمرانی کردم .آنچه از طرف من به آنان گفته شد آنرا کردند . قانون من است که آنان را نگه داشت : ماد – خوزستان – پارت – هرات – بلخ – سغد – خوارزم – زرنگ – رخج – ث ت گوش – گندار – هند – سکائیهای هوم نوش – سکائیهای تیز خود – بابل – آشور – عربستان – مصر – ارمنستان – کپد و کیه – سارد – یونان – سکائیهای ماورای دریا – سکودر – یونانیهای سپر روی سر – لیبیها – حبشیها – اهالی مکا – کارائیها

اهالی بلوچستان به یونانی گدروزیا در کتیبه های داریوش هخامنشی مکا یا مکران پس منظور از اهالی مکا همان ساکنین بلوچستان است.

شاهنامه و بلوچستان:

فردوسی شاعرحماسه سرای ایران همواره اقوام اریایی را مورد ستایش قرار می داد در واقع شاهنامه جایگاه و تمدن هر قومیت را به خوبی مشخص می کند:

اولین بار در داستان سیاوش هنگامی که وی در کار جمع آوری لشکر برای جنگ با افراسیاب است از بلوچ ها یاد می شود : هم از پهلوی پارس و کوچ و بلوچ ز گیلان جنگی و دشت سروچ

در داستان کیخسرو هنگامی که پسرش قصد لشکرکشی بر ضد افراسیاب را دارد باز نام بلوچ در نامه ملی ایران ذکر شده است در این صفحه زیبای شاهنامه که فردوسی یک یک بزرگان سپاه ایران را بر می شمارد و از لشکر زیر نظر هریک سخن می گوید به پهلوانی به نام اشکش می رسد که بازور و دل بود و با عقل و هوش . در برهان قاطع آمده است که اشکش موسس سلسله اشکانیست . سپاه اشکش متشکل از قوم کوچ و بلوچ بوده است فردوسی در این باره می گوید : سپاهش زگردان کوچ و بلوچ  سگالیده جنگ و بر آورده خوچ

تلاش انوشیروان برای حمله به بلوچ ها  نزدیکانش او را از این کار منع کرده و شکست اردشیر ساسانی (226م – 241 م ) در پیکار با بلوچ ها را به وی یاد آور شدند : ز کار بلوچ ارجمند اردشیر   بکوشید با کاردانان پیر * نبد سودمند به افسون و رنگ   نه از بند و ز رنج و پیکار و جنگ . خسرو انوشیروان از این سخنان خشمگین شد و با لشکری انبوه بر گرد مسکن بلوچان جمع آمد و منادی داد که همه زن و مرد و کودک و پیر بلوچ ها را از لب تیغ بگزرانید : که از کوچکه هرکه یابیید خرد  وگر تیغ دارند مردان گرد * وگر انجمن باشد از اندکی نباید که یابد رهایی یکی . فردوسی  قتل عام فجیع و وحشیانه انوشیروان را چنین به تصویر می کشد : از ایشان فراوان و اندک نماند زن و مرد جنگی و کودک نماند *  سراسر به شمشیر بگذاشتند  ستم کردن و رنج برداشتند* ببود ایمن از رنج شاه جهان   بلوچی نماند آشکار و نهان

زبان مردم بلوچستان:

مهمترین گویش زبان بلوچی بلوچستان  گویش مکرانی، سرحدی، سیستانی، خارانی، سلیمانی است که آن را از

جهت هیات قدیمی بسیاری از لغات باید از لهجه های مهم بلوچی

شمرد. زبان بلوچی با زبان و تلفظ پهلوی اشکانی و پهلوی اوایل ساسانی نزدیک است.

زبان بلوچی از نظر زبان‌شناسی و نیز شناختن ریشه‌ی بسیاری از واژه‌ها و سابقه‌ی برخی اصطلاح‌های رایج در زبان‌ اوستای، از منابع مهم به‌شمار می‌رود و می‌توان آن را به دو بخش زیر تقسیم کرد:

1- بلوچی شمالی یا سرحدی: این گویش در نواحی زاهدان، خاش و سیستان متداول است.

2- بلوچی جنوبی: در ایرانشهر، سراوان،سرباز و چابهار – جاسک  بدان سخن گفته می‌شود که با وجود تفاوت در بیش‌تر واژگان، برای افراد هر دو دسته قابل تشخیص است

نژاد مردم بلوچ:

پژوهش‌گران بر این باورند که آریایی‌ها در روزگاری بسیار کهن در دشت پامیر، آسیای میانه، ارمنستان، ارتفاعات کارپات، ساحل‌های رود دانوب پایین، آلمان، اسکاندیناوی و به‌بیان دیگر در شمال اروپا و آسیا زندگی می‌کرده‌اند.

بعدها یعنی حدود 4000سال پیش از میلاد، در اثر زیادشدن جمعیت و یا برخی علت‌های دیگر، از این سرزمین‌ها به‌مهاجرت پرداخته و هر دسته از آنان به‌جانبی رهسپار شده و در آن اقامت گزیدند.

گروهی از این قبیله‌ها از راه خوارزم به‌سوی بلخ و پیرامون آن سرازیر شده و در حدود شرقی و شمال‌شرقی ایران کنونی ساکن گردید. بعدها همین گروه به‌سوی غرب پیش آمد و به‌شعب و قبایل گوناگون بخش شدند.

شاهان هخامنشی، بخش اعظم این سرزمین‌ها و اقوامی را که در آن زندگی می‌کرده‌اند به زیر فرمان خود درآوردند. در برخی از کتیبه‌های داریوش از جمله کتیبه‌ی بیستون که در آغاز سال 520 پیش از زایش یه‌فرمان وی در صخره‌ای از کوه بیستون کنده شده از ایالت‌های 23گانه‌ی هخامنشی از جمله ماکا(بلوچستان )نام برده شده است

بی‌تردید قوم سخت‌کوش بلوچ نیز از همین اقوام آریایی جدا شده و پس از گذشتن از بخش‌های شمالی به‌ناحیه‌ی جنوب آمده است. در این مورد نزدیکی زبان بلوچی به زبان باستانی اقوام مادی، موید این نظر است. با توجه به بررسی و اندازه‌گیری‌های انجام شده توسط دانشمندان نژادشناس از درازای بدن همه‌ی طوایف و قبایل از جمله مردم بلوچستان، آشکار شده است که مشخصات نژادی بلوچ‌ها و آریاییان کاملاً شبیه و یکسان بوده و درنتیجه قوم بلوچ، ایرانی نژاد و همانند کُرد، لُر ، فارس، آذری، تاجیک و… شعبه‌ای از نژاد آریایی ایران می‌باشند.

تاثیرگذاری فرهنگ بلوچستان بر دیگر ملل دنیا:

به دلیل همجوار بودن بلوچستان با کشورهای پاکستان و هند و افغانستان و اینکه بخش اعظم پاکستان و. افغانستان در روزگار قدیم  متعلق به بلوچستان بوده است  فرهنگ و اداب  و رسوم بلوچستان تاثیر زیادی بر این سه کشور و کشورهای دیگر گذاشته است. از همان زمان که اشرف افغان قصد گریختن به افغانستان داشت و بدست یکی از سرداران بلوچ در کوههای تفتان کشته شد سپس نادر شاه حکومت را بدست گرفت و برای حمله به هند از بلوچها کمک طلبید و سپاه عظیمی از بلوچها و سواران بلوچ تشکیل داد که منجر به فتح هند گشت و همین موجب تاثیر فرهنگ بلوچستان بر هند بود.در گویشهای هندی و افغانی از واگان بلوچی و ترکیبهای وصفی بلوچی استفاده می شود و فرهنگ هند و پاکستان نزدیک به فرهنگ بلوچستان است.

عکس و هنر در لباس بلوچی:

What do you think?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIPHY App Key not set. Please check settings

سرداب (سرباز)